تنها وقتی که فکر می‌کنید در انجام کاری به قدر کافی خوب هستید، ممکن است انجامش دهید. شاید خودتان را آنطور که فکر می‌کنید نمی‌شناسید. شاید بخش مرموز وجودتان بخشی از وجودتان است که شما را کنترل می‌کند.
در هر صورت، بخش عجیب و غریب درونتان کنترل شما را در دست دارد و نمی‌دانید باید آن کنار بیایید یا اینکه نشانش دهید رئیس کیست! (و چه می‌شود اگر این ذات مرموز در واقع رئیس شما باشد؟)
۱-عادت روزنامه‌نگارها را تقلید کنید
چرا برای خودتان یادداشتی با تیتر “چطور یاد بگیرم خودم را بشناسم” ننویسید؟
با نوشتن یادداشتهای روزانه‌تان در حد چه پنج دقیقه، نیم ساعت یا بیشترريال به افکار و ایده‌های آشفته ذهنتان پر و بال می‌دهید و اجازه می‌دهید خودشان را نشان دهند و شما هم نسبت به آنها آگاه‌تر می‌شوید. هنگام روی کاغذ آوردن این افکار به مغزتان می‌گویید توجه کند و آن هم این کار را می‌کند.
این کار برای هر کسی لازم است تا افکارش را از پستوی ذهنش بیرون بکشد و متوجه آنها شود.
۲-هر روز مدیتیشن انجام دهید
هر روز حداقل۱۰ دقیقه مدیتیشن در روز به شما کمک می‌کند تا بیشتر به ندای درونتان توجه کنید.
مدیتیشن شما را از محدوده دنیوی و خود محوری زندگی روزمره و دل مشغولی‌ها بیرون می‌آورد. ارتباط شما را با قلبتان و در نتیجه با روح و چیزهایی که به آن مرتبطند، تقویت می‌کند.
۳-به باکت لیستتان هیجان بدهید!
اگر باکت لیست (فهرستی از کارهایی که قبل از مرگ باید انجام دهید) دارید، از خودتان بپرسید چه چیزهایی را می‌توانید به آن اضافه کنید تا حداقل کمی به زندگیتان هیجان بدهد.
کاری را انجام دهید که از طریق آن جوهره اصلی‌تان بیرون کشیده شود. در مقابل جمع سخنرانی کنید یا یک اجرای زنده (نمایش، استندآپ کمدی، کنسرت) انجام دهید.
۴-یک مهارت خلاقانه جدید یاد بگیرید
شاید همیشه این سوال برایتان پیش آمده باشد که چرا مادرتان بافتنی یا قلاب‌بافی را آنقدر دوست دارد. یا شاید همیشه دوست داشتید برنامه‌نویسی کنید تا بتوانید اپلیکیشنهای موبایلی خودتان را طراحی و خلق کنید.
هر پروژه خلاقانه‌ای باعث می‌شود نسبت به ۵ ثانیه قبلتان بیشتر احساس هوشیاری کنید، پس چرا هر هفته کمی وقت صرف این کار نکنید و برای یادگیری‌اش تلاش نکنی؟!
به اولین پروژه بزرگی که قصد دارید انجام دهید فکر و با یادگیری مهارتهای مورد نیاز شروع کنید. و در نهایت چیزی را خلق کنید تا مایه افتخارتان باشد.
۵-از چالشهای جدید استقبال کنید
این مورد هم مثل باکت لیست است اما به صورت ناگهانی و خودجوش اتفاق می‌افتد.
اگر کسی شما را به یک سخنرانی دعوت می‌کند، به جای اینکه از در پشتی سالن را ترک کنید، گلویتان را صاف کرده و به سمت تریبون بروید. ابتدا ممکن است بترسید اما حتما چالش را بپذیرید.
۶-با دیگران گفتگوهای معنادار بیشتری داشته باشید
با آدمهای دور و برتان بیشتر و معنادارتر گفتگو کنید. به زبان بدن و علائم احساسی یا فشار روانی که دارند دقت کنید و سنگ صبورشان باشید. و حرفهایشان را بشنوید نه برای اینکه از آنها نقطه ضعف بگیرید یا خودتان را حلال مشکلات بدانید بلکه فقط به خاطر اینکه درکشان کنید.
از این فرصت برای درک بهتر طرف مقابل استفاده کنید. احتمالا با این کار خودتان را هم بهتر خواهید شناخت.
۷-یک تست شخصیت‌شناسی (مثل MBTI) بدهید
اگر تا به حال تست مایرز بریگز نداده‌اید، حتما این کار را بکنید. خیلی زمان نمی‌برد و چیزهایی را در مورد شما آشکار می‌کند که شاید به آن دقت کرده‌اید اما واقعا در موردش فکر نکرده‌اید.
شاید بخواهید بفهمید چه نوع کاری باعث می‌شود احساس سرزندگی بیشتری کنید و کاملا خودتان باشید.
۸-بازی‌های را انجام دهید که به صورت مکالمه‌ای هستند
دفعه بعد که دوستانتان را دیدید، یک بازی مکالمه‌ای را امتحان کنید. این بازی‌ها معمولا شامل سوالاتی هستند که باید صادقانه و بدون مکث و تردید به آنها پاسخ دهید مثل صندلی داغ.
شاید از آنچه از دهانتان بیرون می‌آید شگفت‌زده شوید. و اگر مکالمه‌ای پرهیجان را شروع کرده‌اید، از آن به عنوان فرصتی برای شناخت بیشتر خودتان و دیگر شرکت‌کنندگان بهره ببرید. باز هم هدف اینست که در شناخت و درک بهتر خودتان بازی کنید و نه برنده شدن.
۹-با یک متخصص صحبت کنید
گاهی وقتها صحبت با کسی که شغلش درک شماست مفید واقع می‌شود چون این افراد می‌توانند به شما کمک کنند تا انتخابهای بهتری داشته باشید.
این فرد چه یک مشاور، مربی و یا یک هدایتگر روحانی باشد، با آنها به صورت منظم در ارتباط باشید. اگر این شخص چیزی در موردتان به شما بگوید که دوست ندارید یا مخالف آن هستید، خونسرد باشید و به دنبال نشانه‌هایی در زندگیتان باشید که با نظر او در تناقض است.
مشاوران حرفه‌ای آنچه از شما می‌فهمند را مطلق و کامل نمی‌دانند و به کندو کاو بیشتر ادامه می‌دهند. شما می‌توانید با توجه به نظرات و دیدگاهشان، همان کار را برای شناخت خودتان انجام دهید.
۱۰-به سوالات دیگران پاسخ دهید
گاهی اوقات پاسخ دادن به سوالاتشان به سوالات دیگران به شما هم کمک می‌کند تا شفاف‌تر به عقاید شخصیتان نگاه کنید. وبسایت
البته برخی افراد ممکن است مخالف شما باشند. به هر آنچه می‌نویسند، مودبانه پاسخ دهید و به خاطر داشته باشید که واکنشهای آنها بیشتر بر اساس تجربیات و نگرشهای خودشان است تا شما.
هر جواب را به صورت پیام خصوصی و صمیمانه به کسی که سوالی پرسیده بفرستید. صادق باشید و پاسختان شفاف و مشخص و تا حد امکان کمک‌کننده باشد.
۱۱-خلاصه اهدافتان را بنویسید
با تهیه فهرستی از ارزشهای اصلی‌تان شروع کنید. سپس پاسخ سوال “مهم‌ترین کاری که می‌خواهم در زندگی‌ام انجام دهم، چیست؟” را بنویسید.
یا آگهی ترحیم خودتان را بنویسید و خود را به جای کسی بگذارید که شما را همانطور که هستید به یاد می‌آورد و از شما می‌نویسد.
تصور کنید دوست داشتید کسانی که برایشان مهم بودید از شما چه چیزی را به خاطر بیاورند. از خودتان بپرسید به خاطر چه چیزی صبح از خواب بیدار می‌شوید و چه چیزی شبها شما را بیدار نگه می‌دارد و برای صادقانه جواب دادن به آنها وقت بگذارید.
۱۲-تابلو آرزوها درست کنید (واقعی یا مجازی)
ساخت تابلو آرزوها پروژه جالبی است که در آن از تابلو پوستر یا اسلایدهای نمایشی خودتان و یا ویدئوهای یوتیوبی استفاده می‌کنید.
اگر این تابلو به صورت یک اپلیکیشن آنلاین است، حتی می‌توانید آن را با کسانی که می‌پسندند به اشتراک بگذارید و آنها را ترغیب کنید تا تابلو آرزوهای خودشان را درست کنند آن را با شما به اشتراک بگذارند.
یکی از روزهای زندگیتان، از ابتدای روز تا پایان آن را مجسم کنید و از خودتان بپرسید در این سفر ذهنی چه احساسی دارید. صادق باشید و در صورت نیاز رویایتان را اصلاح کنید. این یکی باید قطعا مربوط به شما باشد.
۱۳-ابزارهای معنوی را امتحان کنید
هر چه بیشتر در مورد اعمال معنوی و روحانی بدانید، تمایلات درونی‌تان را بیشتر می‌شناسید. و وقتی وارد این عرصه شوید، چه سریع و چه به تدریج، آگاه‌ترخواهید شد. بنابراین چه به فال تاروت، طالع‌بینی یا هر چیزی دیگری اعتقاد دارید، بد نیست یکبار امتحان کنید و به ندای قلبتان گوش دهید چون به درک بیشتری خواهید رسید.
نوشته
موضوع حذف شده است
در هر صورت، بخش عجیب و غریب درونتان کنترل شما را در دست دارد و نمی‌دانید باید آن کنار بیایید یا اینکه نشانش دهید رئیس کیست! (و چه می‌شود اگر این ذات مرموز در واقع رئیس شما باشد؟)
بنابراین برای شناخت بهتر خودتان چه کاری می‌توانید بکنید؟ در این مقاله به راهکارهایی می‌پردازیم که به شما کمک می‌کنند به درک درستی از خودتان برسید.
۱-عادت روزنامه‌نگارها را تقلید کنید
چرا برای خودتان یادداشتی با تیتر “چطور یاد بگیرم خودم را بشناسم” ننویسید؟
با نوشتن یادداشتهای روزانه‌تان در حد چه پنج دقیقه، نیم ساعت یا بیشترريال به افکار و ایده‌های آشفته ذهنتان پر و بال می‌دهید و اجازه می‌دهید خودشان را نشان دهند و شما هم نسبت به آنها آگاه‌تر می‌شوید. هنگام روی کاغذ آوردن این افکار به مغزتان می‌گویید توجه کند و آن هم این کار را می‌کند.
مغز این افکار را جدی‌تر می‌گیرد و شما متوجه می‌شوید که تا به حال فقط از نیمی از چیزهایی که در سر دارید، خبردار بوده‌اید.
این کار برای هر کسی لازم است تا افکارش را از پستوی ذهنش بیرون بکشد و متوجه آنها شود.
۲-هر روز مدیتیشن انجام دهید
-
لینک ها فقط برای اعضا در دسترس میباشد.لطفا عضو شوید و یا وارد حساب کاربری خود شوید
هر روز حداقل۱۰ دقیقه مدیتیشن در روز به شما کمک می‌کند تا بیشتر به ندای درونتان توجه کنید.
مدیتیشن شما را از محدوده دنیوی و خود محوری زندگی روزمره و دل مشغولی‌ها بیرون می‌آورد. ارتباط شما را با قلبتان و در نتیجه با روح و چیزهایی که به آن مرتبطند، تقویت می‌کند.
با تمرین مدیتیشن اجازه دهید ارتباطتان با خود درون و پنهانتان عمیق‌تر شود. این عادت به قدری روی شما تاثیر مثبت می‌گذارد که پس از مدتی از خودتان می‌پرسید که چطور تا به حال بدون مدیتیشن زندگی می‌کرده‌ام.
۳-به باکت لیستتان هیجان بدهید!
اگر باکت لیست (فهرستی از کارهایی که قبل از مرگ باید انجام دهید) دارید، از خودتان بپرسید چه چیزهایی را می‌توانید به آن اضافه کنید تا حداقل کمی به زندگیتان هیجان بدهد.
کاری را انجام دهید که از طریق آن جوهره اصلی‌تان بیرون کشیده شود. در مقابل جمع سخنرانی کنید یا یک اجرای زنده (نمایش، استندآپ کمدی، کنسرت) انجام دهید.
از لاکتان بیرون بیایید و کاری را انجام دهید که کمی دلهره به دلتان بیندازد. حتی اگر کسی باشد که بخواهد از این لحظه تاریخی فیلم بگیرد، مانعش نشوید!
۴-یک مهارت خلاقانه جدید یاد بگیرید
شاید همیشه این سوال برایتان پیش آمده باشد که چرا مادرتان بافتنی یا قلاب‌بافی را آنقدر دوست دارد. یا شاید همیشه دوست داشتید برنامه‌نویسی کنید تا بتوانید اپلیکیشنهای موبایلی خودتان را طراحی و خلق کنید.
هر پروژه خلاقانه‌ای باعث می‌شود نسبت به ۵ ثانیه قبلتان بیشتر احساس هوشیاری کنید، پس چرا هر هفته کمی وقت صرف این کار نکنید و برای یادگیری‌اش تلاش نکنی؟!
به اولین پروژه بزرگی که قصد دارید انجام دهید فکر و با یادگیری مهارتهای مورد نیاز شروع کنید. و در نهایت چیزی را خلق کنید تا مایه افتخارتان باشد.
تصاویر فقط برای اعضا در دسترس میباشد.لطفا
عضو شوید
و یا
وارد حساب کاربری
خود شوید
۵-از چالشهای جدید استقبال کنید
این مورد هم مثل باکت لیست است اما به صورت ناگهانی و خودجوش اتفاق می‌افتد.
اگر کسی شما را به یک سخنرانی دعوت می‌کند، به جای اینکه از در پشتی سالن را ترک کنید، گلویتان را صاف کرده و به سمت تریبون بروید. ابتدا ممکن است بترسید اما حتما چالش را بپذیرید.
یا ممکن است رئیستان بخواهد داوطلب شوید و پروژه‌ای را که احتمالا شما را به دردسر می‌اندازد را مدیریت کنید. اما ترس از شکست شما را عقب نگاه می‌دارد. مسلما امن‌ترین کار ماندن در منطقه امنتان است اما کسی در این محدوده پیشرفت نمی‌کند.
۶-با دیگران گفتگوهای معنادار بیشتری داشته باشید
با آدمهای دور و برتان بیشتر و معنادارتر گفتگو کنید. به زبان بدن و علائم احساسی یا فشار روانی که دارند دقت کنید و سنگ صبورشان باشید. و حرفهایشان را بشنوید نه برای اینکه از آنها نقطه ضعف بگیرید یا خودتان را حلال مشکلات بدانید بلکه فقط به خاطر اینکه درکشان کنید.
از این فرصت برای درک بهتر طرف مقابل استفاده کنید. احتمالا با این کار خودتان را هم بهتر خواهید شناخت.
۷-یک تست شخصیت‌شناسی (مثل MBTI) بدهید
-
لینک ها فقط برای اعضا در دسترس میباشد.لطفا عضو شوید و یا وارد حساب کاربری خود شوید
اگر تا به حال تست مایرز بریگز نداده‌اید، حتما این کار را بکنید. خیلی زمان نمی‌برد و چیزهایی را در مورد شما آشکار می‌کند که شاید به آن دقت کرده‌اید اما واقعا در موردش فکر نکرده‌اید.
شاید بخواهید بفهمید چه نوع کاری باعث می‌شود احساس سرزندگی بیشتری کنید و کاملا خودتان باشید.
فهمیدن این سرنخها فقط یکی از مزایای شناختن ویژگی‌های شخصیتی‌تان هستند. لازم نیست حتما با هر چیزی که در توصیف نوع شخصیتتان آمده موافق باشید، بگذارید دلتان شما را راهنمایی کند.
۸-بازی‌های را انجام دهید که به صورت مکالمه‌ای هستند
دفعه بعد که دوستانتان را دیدید، یک بازی مکالمه‌ای را امتحان کنید. این بازی‌ها معمولا شامل سوالاتی هستند که باید صادقانه و بدون مکث و تردید به آنها پاسخ دهید مثل صندلی داغ.
شاید از آنچه از دهانتان بیرون می‌آید شگفت‌زده شوید. و اگر مکالمه‌ای پرهیجان را شروع کرده‌اید، از آن به عنوان فرصتی برای شناخت بیشتر خودتان و دیگر شرکت‌کنندگان بهره ببرید. باز هم هدف اینست که در شناخت و درک بهتر خودتان بازی کنید و نه برنده شدن.
۹-با یک متخصص صحبت کنید
-
لینک ها فقط برای اعضا در دسترس میباشد.لطفا عضو شوید و یا وارد حساب کاربری خود شوید
گاهی وقتها صحبت با کسی که شغلش درک شماست مفید واقع می‌شود چون این افراد می‌توانند به شما کمک کنند تا انتخابهای بهتری داشته باشید.
این فرد چه یک مشاور، مربی و یا یک هدایتگر روحانی باشد، با آنها به صورت منظم در ارتباط باشید. اگر این شخص چیزی در موردتان به شما بگوید که دوست ندارید یا مخالف آن هستید، خونسرد باشید و به دنبال نشانه‌هایی در زندگیتان باشید که با نظر او در تناقض است.
البته مشاورتان را هم از این نشانه‌ها آگاه کنید تا متوجه شود شما به چه چیزی فکر می‌کنید و درک کاملتری از آنچه فهمیده‌اند، حاصل شود.
مشاوران حرفه‌ای آنچه از شما می‌فهمند را مطلق و کامل نمی‌دانند و به کندو کاو بیشتر ادامه می‌دهند. شما می‌توانید با توجه به نظرات و دیدگاهشان، همان کار را برای شناخت خودتان انجام دهید.
۱۰-به سوالات دیگران پاسخ دهید
گاهی اوقات پاسخ دادن به سوالاتشان به سوالات دیگران به شما هم کمک می‌کند تا شفاف‌تر به عقاید شخصیتان نگاه کنید. وبسایت
لینک ها فقط برای اعضا در دسترس میباشد.لطفا
عضو شوید
و یا
وارد حساب کاربری
خود شوید
یا وبسایت
لینک ها فقط برای اعضا در دسترس میباشد.لطفا
عضو شوید
و یا
وارد حساب کاربری
خود شوید
یا اینستاگرام بهترین جا برای انجام این کار هستند.البته برخی افراد ممکن است مخالف شما باشند. به هر آنچه می‌نویسند، مودبانه پاسخ دهید و به خاطر داشته باشید که واکنشهای آنها بیشتر بر اساس تجربیات و نگرشهای خودشان است تا شما.
هر جواب را به صورت پیام خصوصی و صمیمانه به کسی که سوالی پرسیده بفرستید. صادق باشید و پاسختان شفاف و مشخص و تا حد امکان کمک‌کننده باشد.
۱۱-خلاصه اهدافتان را بنویسید
با تهیه فهرستی از ارزشهای اصلی‌تان شروع کنید. سپس پاسخ سوال “مهم‌ترین کاری که می‌خواهم در زندگی‌ام انجام دهم، چیست؟” را بنویسید.
یا آگهی ترحیم خودتان را بنویسید و خود را به جای کسی بگذارید که شما را همانطور که هستید به یاد می‌آورد و از شما می‌نویسد.
تصور کنید دوست داشتید کسانی که برایشان مهم بودید از شما چه چیزی را به خاطر بیاورند. از خودتان بپرسید به خاطر چه چیزی صبح از خواب بیدار می‌شوید و چه چیزی شبها شما را بیدار نگه می‌دارد و برای صادقانه جواب دادن به آنها وقت بگذارید.
۱۲-تابلو آرزوها درست کنید (واقعی یا مجازی)
ساخت تابلو آرزوها پروژه جالبی است که در آن از تابلو پوستر یا اسلایدهای نمایشی خودتان و یا ویدئوهای یوتیوبی استفاده می‌کنید.
اگر این تابلو به صورت یک اپلیکیشن آنلاین است، حتی می‌توانید آن را با کسانی که می‌پسندند به اشتراک بگذارید و آنها را ترغیب کنید تا تابلو آرزوهای خودشان را درست کنند آن را با شما به اشتراک بگذارند.
بالاخره با هر رسانه‌ای، بیشتر وقت گذاشتن برای تجسم داستان زندگیتان است که اهمیت دارد. برای اینکه این تجسم فکری موثر باشد، باید احساسات و عواطفتان را هم درگیر کنید.
یکی از روزهای زندگیتان، از ابتدای روز تا پایان آن را مجسم کنید و از خودتان بپرسید در این سفر ذهنی چه احساسی دارید. صادق باشید و در صورت نیاز رویایتان را اصلاح کنید. این یکی باید قطعا مربوط به شما باشد.
۱۳-ابزارهای معنوی را امتحان کنید
-
لینک ها فقط برای اعضا در دسترس میباشد.لطفا عضو شوید و یا وارد حساب کاربری خود شوید
-
لینک ها فقط برای اعضا در دسترس میباشد.لطفا عضو شوید و یا وارد حساب کاربری خود شوید
هر چه بیشتر در مورد اعمال معنوی و روحانی بدانید، تمایلات درونی‌تان را بیشتر می‌شناسید. و وقتی وارد این عرصه شوید، چه سریع و چه به تدریج، آگاه‌ترخواهید شد. بنابراین چه به فال تاروت، طالع‌بینی یا هر چیزی دیگری اعتقاد دارید، بد نیست یکبار امتحان کنید و به ندای قلبتان گوش دهید چون به درک بیشتری خواهید رسید.
نوشته
لینک ها فقط برای اعضا در دسترس میباشد.لطفا
عضو شوید
و یا
وارد حساب کاربری
خود شوید
اولین بار در
لینک ها فقط برای اعضا در دسترس میباشد.لطفا
عضو شوید
و یا
وارد حساب کاربری
خود شوید
. پدیدار شد.موضوع حذف شده است
